ღ ღmtwoღ ღ

    

من وحرفهای نگفته
من وهزارویک سخن بردل
من وآینه هایی که هرگزدروغ نمیگویند
من ودقیقه های تنهایی
وای باران باران چه میشوداگرزودتربباری؟
من وشب وپنجره
آن که به جایی نرسیدفریادبود.
من وخوابهای سیاه وسفید.
آن که بوسیدمش گل نبود،خاربود
بین ماهرپنجره دیواربود.
من ومسافری که مقصدنداشت
من وخداکه باکسی هم سفره نشد.
درخانه ماهمیشه بازاست
نمیدانم چراکسی برای مانذری نمی آورد.
من وعقده های بچگی
من واین همه میل پریدن
من وتو...
من ودرختی که هیچوقت سیب نداد.
من ومنی که درمن مرد.
من وتقدیروروزهایی که به همین سادگی گذشت...

 
 
 
 

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در یک شنبه 11 دی 1390برچسب:,ساعت11:37توسط M2 | | نظر بدهيد