اشك خورشید را دیده ای؟ آن هنگام كه خود را در انبوه ظلمانی ابر های باران زده اسیر می بیند؟ وروجک:گذاشتن این پستارواصلادوست ندارم...!حالاچراشویه روزی میگم!!البته نه بخاطره مفهومش..!
جاده وروجک:این پستوگذاشتم برایه دوستی که فک میکنم میادوبم، حالافرقی نمیکنه میادیانه چن دلم خیلی براش تنگیده بودگذاشتم!!
خیلی دلم گرفته خیلی...! به زوردارم جلواشکامومیگیرم!!!
آنهایی که بلند می خندد ، بی صدا گریه می کنند ....!
تنهایی را دوست دارم... بی دعوت می آید, بی منت می ماند... بی خبر نمیرود
باز بلند سکوت میکنم
دلم بچگی میخواهد .....
جلوی کدامین ویترین مغازه پا بکوبم تا آرامش بخرم؟؟؟؟
هی خدا!!خسته شدم!!یک ساعته دنبال یه شعرم ولی هنوپیدانکردم!! جدیدا ینی یه چندماه رویه چیزایی خیلی حساس شدم ینی وسواس!!مث همین شعرای وبم مث کفش مث ساعت...خخخ ایناچه ربطی داشت!!ولی یاپیدانمیکنم یاهم اصلادوسشون نمیدارم اگه پیداکنم!!! راستی جواب یکی ازنظرات خصوصیم:سلام،چون گفته بودی عمومی نکنم وآدرس وبتم نذاشتی...!شرمنده این وب خیلی خیلی شخصیه ینی ...چجوری بگم...ماله خودم نیس ....نویسنده دیگم نمیشه قبول کنم!!ببخشیدها!! برم بابای!!
خاب بگیم!البته اول سلام علیکم!!خوب که هستین؟!؟بنده خوبم ممنون!! امروزتولدم بووووود!خیلی حال داد!اول صبحی فک میکردم امروزروزه خوبی نباشه همش یه بغضی بودولی بخاطریه جمعی نمیشدبشکنی!!خلاصه بااعجوبه بازی همون جماعت شنگول شدم!!حالاچی درظاهرچی درباطن!! کلاخیلی خوش کذشت!!مخصوصاتولدش!!فک نمیکردم همچین چیزی ازآب دربیاد!!بااینکه بعضی ازدوستام لوس بازی دراوردن وهمون بعضیارو شناختم که...!وللش ازخوبیاش بگم!! ازیه هفتس که ایناماروتوخماری گذاشتن تاهمون لحظه تولد!!ازکادونخریدن ازاینکه میگفتن مگه تولدتوکی هست ینی مانمدونیم ازمهمون دعوت کردناشون ازگل وکیک وهمه چیز!!!ازهمه چیزغافلگیرشدم!!مخصوصاازیه چن تاچیزی مث شمع وگل وبعضی مهموناکه همش زحمتای دوتااز صمیمی ترین دوستامه!!البته خداییش همشون کارکردن ولی اون یه کارامهم تری انجام داداه!!خخخخ! دیگه چی بگم؟!؟!والانمدونم !!بازم فقط بگم روزه خیلی خوبی می بودباشد!!!خخخ !ینی بودوهست!!وایی یه آرزوهاکردم که اگه برآورده شه خودموشیش کیلوشیرنی میدم!!ههه! یادش بخیرپارسال!!بازم وللش نمیخوام بهش فک کنم!که میدونم نمیشه!!! اینم یه سخن به صاحاب وبم:میخواسم شمعاموباتوفوت کنم ولی دیدم چشایه جماعت حسوداونوره پشیمون شدم!!ممنون ازینکه اومدی!!البته میدونم اگه حمیده نمیومدونمیگفت نمیومدی!!!ولی خیلی خوب شدکه اومدی!!میسی!!!
من بودم و تو و یک دنیا حرف... وترازویی که سهم توراازشعرهایم نشان میداد...!
اي كاش قانون ھمه ي دوستي ھا اين بود: يا رفاقت تعطيل يا جدايي ھرگز....
چشمام میسوزه...!دیگه فعلانمتونم بنویسم!!البته ماکه کارمون نوشتن نیست!!کارمون وب گشتن ومطالب قشنگ روانتخاب کردن...!ولی برم !! گاهی وقتاقبول کردن یه چیزایی که همیشه فک میکردی آسونه اونقدبرات سخته که فقط برات سوزش چشمش میمونه!!
بعضی وقت ها
جلوی آینه می ایستم خودم را در آن می بینم دست روی شانه هایش می گذارم و می گویم : " چه تحملی دارد دلت ! "
گاه خسته می شوم از این همه سکوت اجباری . می خواهم بگویم ، اما ... اما ... اما ... جرئت شنیدنم وا می رود ! بغضم پا پا می کند برای شکستن و می ترسم آنچه را می شنوم ، را نخواهم!
نگاهش می کنم ...
هروقت اومدی رمزش سه رقم آخرگوشیت!!
سلام علیکم!!خوبین؟!؟!؟ خب بعدازچندروزی اومدم دوباره یکم خودم بنویسم!!!امانمیدونم ازچی !! ازهمین روزابگم،ایامه عیدی خوب ودبدک نبود،فقط چندروزه آخرش من زیادحال نکردم!!ینی حالم داشت بهم میخوردازاوضایی که بود!!حالاهیچ مشکلیم نبودکه بشه حداقل باهاش به یکی ور بری کخ بریزی،من باز باخودم درگیری پیداکرده بودم!!!سیزده بدرشم که قربونش بشم،،بی تحرک ترین سیزده بدر،حداقل هرسال مااگه والیبال بازی نمیکردیم نظاره گر یه تیم ملی البته ازنوع خانوادگیش بودیم،اماامسال هم خودمون تنهایکم جرات جیغیل بیغل منظورم جیغ وداداکردن داشیم!امان ازعاشقی که همه رومث موش میکنه تو سوراخ که حالم بهم میخوره!!خلاصش آنچنان خوش نگذش که بایدمیگذشت!! حالاازسیزده به بعد،مدرسه هابازشدورفتیم!!ازهمون روزه اول خروس خون بلندشدیم،روز14فروردین 5ونیم صبح،روزه 15فروردین 4صبح وروزه 16فروردین 3صبح!!چه میشه کرددیگه،رقابت براآدم مشکلاتم داره دیگه!!ولی خدارروشکرشایدنتیجه بده،البته شاید!! دیگه چی بگم؟!؟!؟نمیدونم!!هاازاین وبم،نمیدونم چی کارکنم یکم متفاوت بشه،ینی قیافش تغییرکنه،هیش کاربه ذهنم نمیرسه،البته تاچندروز دیگه آدرسش که تغیییرمیکنه،ولی فقط آدرسشه،بقیشونمیدونم چی کارکنم!!!هی باتوام باتویی که میای وچن باربهت گفتم پیام بزار،اگه وجودخارجی داشته باشی تاچندروزدیگه اینجانخواهدبود!!!خب دیگه فلادیگه حرفم نمیاد،فرداامتحان مین ترم دارم بریم بخونیم!!نمیدونم چراهمش ضمیرجمع به کارمیبرم!!! بابای!!فلا!!
فک کنم متجه نشدی!!باشماییم که باگوشی وصل میشی!!گفتم میخوام بشناسمت!!اون توجه توجه دوتاپست قبل براشمابود!!
افسانه ها را رها کن دوری و دوستی کدام است؟! فاصله هایند که دوستی را می بلعند! تو اگر نباشی دیگری جایت را پر می کند! به همین سادگی...!!!
میشه بخوام ازتوهرکی که هستی که هرروز روزچندبارمیای وبم که نمیدونم کی هستی بخوام که نظربزاری؟!؟ دوست دارم بشناسمت!!!!
امیدوارم اعتمادام بیخودنباشه!!!امیدوارم فکرام بی دلیل نباشه!!!!امیدوارم!!!!
خودم نویسنده این وبلاگم!!امایه چیزشوهنوزمتوجه نشدم چران اینجاهرچی مینویسم(...)میزارم!! منظورم عنوانامه!!
برای تو …
.................................................... وروجک:ه!اون نقطه چینامتن بودکه حذف شد!!
ازاونجاییکه امروزروزه شناسنامه ای تولده فقط یه تصویربراتبریک گذاشتم!!
سلام جیزقلی ها!!خخخخخ!این دیگه چی بودنمیدونم!! واااااااااای چقدباحاله به یه نفردوبارتبریک تولدبگی!! اونکه درحال حاضرنمیادولی من اومدم یه پسته تولدش مبارک بزارم براش!!هرچی باشه وب خودشه بایدروزای تولدش تبریک داشته باشه دیگه!! خب پسته بعدی روببینید!!
تو سکوت می کنی -حسین پناهی شعره قشنگی بوگذاشتم!!همین!!
هر بار که می خواهم به سمتت بیایم یادم می افتد ”دلتنگی” هرگز بهانه خوبی برای تکرار یک اشتباه نیست….!
هیچ انتظاری از کسی ندارم! وروجک:این واقعاوصفه حاله من بود که به هیچکی دوس ندارم اعتمادکنم ازهیچکیم دوس ندارم هیچ توقعی داشه باشم که دوسام اسمشومیزارن بی اهمت بودن یه نفربرات! امانه واقعانسبت به همه بیخیال شدم!! اولاسخت بودولی خیلی وقته راحت نسبت به همه...! نمیدونم شایدم تصوراتمه!!ینی شایداینطورنیسم!!
دل که میگیرد وروجک:انگاراین شعرفقط براحال الان منه!!
در آمد و شد دنیا تنها آنهایی یادگار شدند که حرفی از جنس دل گفتند...
8روزازتعطیلیا گذشت به همین آسونی!!! چی بگم ؟!روزاخوبی بود!!خیلی سرگرم بودم!!فقط...!فقط فقط دیگه!! الان که میخواستم حساب کنم چندروزگذشته نمیدونسم چندشنبس!! خب دیگه مارفتیم!! امیدوارم همه خوب باشن مهموووووون اومد
و سکوت اولین سین امسال من بود....!
رسوا می شوم
دلم ساعتی میخواهد
سلام به همه!! خب اینم ازسال جدید!!بازهی بروایورواورهمدیگروروزی ده بارببین!!!اینست اصل خاله بازی!!!خخخخ!!ولی دوسش دارم ،این ایامومیگم!!! اااااااایادم شد بگم سال نوهمه مبارک!!! همین !!بابای!!
درهای نفرت و پوچی را
وقتی |
About
………..`•.¸.•´ ……… ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you ....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you _-_-_-_-_-_-_-♥♥♥_-_-_-_-_-_-_-_-_-♥♥♥_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_ اینجاهست تاوقتی عاشق شعرهستم اینجاکمترمینویسم، بیشترازشعراکه خوشم میادمیزارمشون وقتی هم دلم بگیره حرفادلمومینویسم! گفتم شعراکه خوشم میاد،میزارم، بیشترش بایه مخاطب خاص ینی برایه دوست،ینی یه هدیه برا یه دوست یه بارتصمیم گرفتم دیگه اینجاکارنکنم اماخب شعرا که میخوندم نزاشت روتصمیمم بمونم! دوست ندارم ازمتنام کسی کپی کنه،اگه یه نفرخوشش اومد میتونه خودش بنویسه امامتن منونمیتونه کپی کنه! کلا اینجا یه جایی هست برای دلم! البته ناگفته نماندوب شعر یه دوتادیگه دارم اما بیشترمیام اینجاوبعضی چیزاروفقطط اینجامینویسم!!! چون اینجاازروزاول برایه نفردیگه درست شد،بیشتربهش میرسم امیدوارم خوشش بیادهمیشه!!! _-_-♥♥♥_-_-_-_-_-_-_-♥♥♥_-_-_-________♥♥♥ گاهـے ڪـلام در وصـفــ واقعیـتــِ مـا ڪـم مـےآورد ناچـ ــارایـن ســہ نقـطــہ …و دیگـ ـر هیــچ ! ♥♥♥_-_-_-________♥♥♥♥♥♥_-_-_-________♥♥♥ Archivesشهريور 1392تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391 اسفند 1390 بهمن 1390 دی 1390 آذر 1390 آبان 1390 مهر 1390 AuthorsM2LinksSpecificفال حافظآپلود عکس گالري عکس ساخت کد موسيقي قالب هاي ميهن فا LinkDump
کیت اگزوز ریموت دار برقی |